لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/102823465.webp
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/113253386.webp
موفق شدن
این‌بار موفق نشد.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/102447745.webp
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/3270640.webp
تعقیب کردن
کابوی اسب‌ها را تعقیب می‌کند.
cms/verbs-webp/23257104.webp
هل دادن
آنها مرد را به آب هل می‌دهند.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/105875674.webp
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
cms/verbs-webp/40477981.webp
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.