لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/105238413.webp
ذخیره کردن
شما می‌توانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/6307854.webp
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
cms/verbs-webp/103883412.webp
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.
cms/verbs-webp/89084239.webp
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینه‌های گرمایشی خود را کاهش دهم.
cms/verbs-webp/33493362.webp
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
cms/verbs-webp/61389443.webp
دراز کشیدن
بچه‌ها در علف‌زار دراز کشیده‌اند.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
cms/verbs-webp/95938550.webp
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.