لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/59250506.webp
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
cms/verbs-webp/104759694.webp
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
cms/verbs-webp/97593982.webp
آماده کردن
صبحانه‌ی لذیذی آماده شده است!
cms/verbs-webp/76938207.webp
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/95938550.webp
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
cms/verbs-webp/91696604.webp
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.
cms/verbs-webp/111160283.webp
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.