لغت

هندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/9754132.webp
امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/83661912.webp
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/1422019.webp
تکرار کردن
طوطی من می‌تواند نام من را تکرار کند.
cms/verbs-webp/75423712.webp
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/96710497.webp
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.
cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.