لغت

ليتوانيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/71260439.webp
نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.
cms/verbs-webp/120686188.webp
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/129300323.webp
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/82378537.webp
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/101556029.webp
رد کردن
کودک غذای خود را رد می‌کند.
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.