لغت

مراتی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
cms/verbs-webp/83776307.webp
حرکت کردن
برادرزاده‌ام حرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/35071619.webp
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر می‌گذرند.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/119493396.webp
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.
cms/verbs-webp/123834435.webp
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.
cms/verbs-webp/98060831.webp
منتشر کردن
ناشر این مجلات را منتشر می‌کند.