لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118574987.webp
پیدا کردن
من یک قارچ زیبا پیدا کردم!
cms/verbs-webp/21529020.webp
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش می‌دود.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/123492574.webp
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
cms/verbs-webp/91930309.webp
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد می‌کنیم.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.
cms/verbs-webp/118759500.webp
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.