لغت

ويتنامی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/114415294.webp
زدن
دوچرخه‌سوار زده شد.
cms/verbs-webp/103883412.webp
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.
cms/verbs-webp/80332176.webp
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
cms/verbs-webp/123834435.webp
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/62000072.webp
شب گذراندن
ما شب را در ماشین می‌گذرانیم.
cms/verbs-webp/84314162.webp
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.