لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/91906251.webp
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
cms/verbs-webp/99592722.webp
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل می‌دهیم.
cms/verbs-webp/95938550.webp
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
cms/verbs-webp/80332176.webp
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/81973029.webp
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/68845435.webp
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازه‌گیری می‌کند.