لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/115153768.webp
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی می‌بینم.
cms/verbs-webp/75423712.webp
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
cms/verbs-webp/71883595.webp
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
cms/verbs-webp/81986237.webp
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/49853662.webp
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/72346589.webp
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/105238413.webp
ذخیره کردن
شما می‌توانید در هزینه گرمایش پول ذخیره کنید.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.