لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
cms/verbs-webp/90773403.webp
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال می‌کند.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/98561398.webp
مخلوط کردن
نقاش رنگ‌ها را مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/115286036.webp
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.