لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/124575915.webp
بهبود بخشیدن
او می‌خواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
cms/verbs-webp/63244437.webp
پوشاندن
او صورت خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/14733037.webp
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/120135439.webp
مراقب بودن
مراقب باشید تا مریض نشوید!
cms/verbs-webp/111160283.webp
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.