لغت

להתעמל

התעמלות משמרת אותך צעיר ובריא.

lht’eml

ht’emlvt mshmrt avtk ts’eyr vbrya.

ورزش کردن

ورزش کردن شما را جوان و سالم نگه می‌دارد.

קטפנו

קטפנו הרבה יין.

qtpnv

qtpnv hrbh yyn.

برداشت کردن

ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.

לחדש

הצייר רוצה לחדש את צבע הקיר.

lhdsh

htsyyr rvtsh lhdsh at tsb’e hqyr.

تجدید کردن

نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

יורדת

המטוס יורד מעל האוקיינוס.

yvrdt

hmtvs yvrd m’el havqyynvs.

پایین رفتن

هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.

השתנה

הרבה השתנה בגין שינוי האקלים.

hshtnh

hrbh hshtnh bgyn shynvy haqlym.

تغییر کردن

به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

מזמין

המורה מזמין את התלמיד.

mzmyn

hmvrh mzmyn at htlmyd.

فراخواندن

معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.

הביאה

היא הביאה מתנה יפה.

hbyah

hya hbyah mtnh yph.

گرفتن

او یک هدیه زیبا گرفت.

להאזין

היא מאזינה ושומעת צליל.

lhazyn

hya mazynh vshvm’et tslyl.

گوش دادن

او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.

מפענח

הוא מפענח את הכתוב הקטן עם מגדלה.

mp’enh

hva mp’enh at hktvb hqtn ’em mgdlh.

رمزگشایی کردن

او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.

רוצה לצאת

הילד רוצה לצאת החוצה.

rvtsh ltsat

hyld rvtsh ltsat hhvtsh.

خواستن بیرون رفتن

کودک می‌خواهد بیرون برود.

להגדיל

האוכלוסיה התגדלה באופן משמעותי.

lhgdyl

havklvsyh htgdlh bavpn mshm’evty.

افزایش دادن

جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

מבוטל

הטיסה מבוטלת.

mbvtl

htysh mbvtlt.

لغو شدن

پرواز لغو شده است.