لغت

بوسنیایی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/44518719.webp
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/124545057.webp
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستان‌های او گوش دهند.
cms/verbs-webp/100573928.webp
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
cms/verbs-webp/114415294.webp
زدن
دوچرخه‌سوار زده شد.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/129235808.webp
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حامله‌اش گوش دهد.