لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/93150363.webp
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/36190839.webp
مبارزه کردن
اداره آتش‌نشانی آتش را از هوا مبارزه می‌کند.
cms/verbs-webp/103719050.webp
توسعه دادن
آن‌ها یک استراتژی جدید را توسعه می‌دهند.
cms/verbs-webp/44518719.webp
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
cms/verbs-webp/96514233.webp
دادن
کودک به ما یک درس خنده‌دار می‌دهد.
cms/verbs-webp/102114991.webp
بریدن
موسس موهای او را می‌برد.
cms/verbs-webp/80427816.webp
اصلاح کردن
معلم مقالات دانش‌آموزان را اصلاح می‌کند.
cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.