لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/71589160.webp
وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.
cms/verbs-webp/8482344.webp
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/1422019.webp
تکرار کردن
طوطی من می‌تواند نام من را تکرار کند.
cms/verbs-webp/54608740.webp
بیرون کشیدن
علف‌های هرز باید بیرون کشیده شوند.
cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/19351700.webp
فراهم کردن
صندلی‌های ساحلی برای تعطیلات‌گردان فراهم شده است.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.