لغت

آلمانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/122398994.webp
کشتن
مراقب باشید، با این تبر می‌توانید کسی را بکشید!
cms/verbs-webp/32149486.webp
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/118759500.webp
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/114379513.webp
پوشاندن
لیلی‌های آبی آب را می‌پوشانند.
cms/verbs-webp/116173104.webp
بردن
تیم ما برد!
cms/verbs-webp/51573459.webp
تاکید کردن
شما می‌توانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.