لغت

آلبانیایی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/113811077.webp
همراه آوردن
او همیشه برای او گل می‌آورد.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/91930309.webp
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد می‌کنیم.
cms/verbs-webp/101938684.webp
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
cms/verbs-webp/125402133.webp
لمس کردن
او به طور محبت‌آمیز به او لمس می‌کند.
cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/121112097.webp
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کرده‌ام!