لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/68841225.webp
فهمیدن
من نمی‌توانم شما را بفهمم!
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/96061755.webp
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/105623533.webp
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/35071619.webp
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر می‌گذرند.
cms/verbs-webp/125400489.webp
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک می‌کنند.
cms/verbs-webp/44159270.webp
برگشتن
معلم مقالات را به دانش‌آموزان برمی‌گرداند.