لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/113418367.webp
تصمیم گرفتن
او نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.
cms/verbs-webp/119425480.webp
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/86996301.webp
دفاع کردن
دو دوست همیشه می‌خواهند از یکدیگر دفاع کنند.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/112290815.webp
حل کردن
او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.
cms/verbs-webp/106515783.webp
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.
cms/verbs-webp/101890902.webp
تولید کردن
ما عسل خود را تولید می‌کنیم.
cms/verbs-webp/108014576.webp
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.