لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/117658590.webp
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شده‌اند.
cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/98082968.webp
گوش دادن
او به او گوش می‌دهد.
cms/verbs-webp/43100258.webp
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات می‌کنند.
cms/verbs-webp/80332176.webp
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
cms/verbs-webp/30793025.webp
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
cms/verbs-webp/121317417.webp
وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد می‌شوند.
cms/verbs-webp/110667777.webp
مسئول بودن
دکتر مسئول درمان است.
cms/verbs-webp/57207671.webp
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
cms/verbs-webp/47062117.webp
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
cms/verbs-webp/90821181.webp
زدن
او در تنیس حریف خود را زد.