لغت

انگلیسی (UK) – تمرین افعال

cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/61245658.webp
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/96628863.webp
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/119335162.webp
حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.
cms/verbs-webp/5135607.webp
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
cms/verbs-webp/110347738.webp
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
cms/verbs-webp/110641210.webp
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.