لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
cms/verbs-webp/67095816.webp
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
cms/verbs-webp/97784592.webp
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.
cms/verbs-webp/113671812.webp
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
cms/verbs-webp/98082968.webp
گوش دادن
او به او گوش می‌دهد.
cms/verbs-webp/108295710.webp
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.
cms/verbs-webp/67955103.webp
خوردن
جوجه‌ها دانه‌ها را می‌خورند.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/119493396.webp
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.