لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/84330565.webp
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.
cms/verbs-webp/109434478.webp
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/103910355.webp
نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشسته‌اند.
cms/verbs-webp/85968175.webp
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/119406546.webp
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/77581051.webp
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهی‌ام چه پیشنهاد می‌دهی؟
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/83776307.webp
حرکت کردن
برادرزاده‌ام حرکت می‌کند.