لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/100573928.webp
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/101556029.webp
رد کردن
کودک غذای خود را رد می‌کند.
cms/verbs-webp/111792187.webp
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.
cms/verbs-webp/123203853.webp
باعث شدن
الکل می‌تواند باعث سردرد شود.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/91930309.webp
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد می‌کنیم.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/94193521.webp
پیچیدن
شما می‌توانید به چپ بپیچید.
cms/verbs-webp/118343897.webp
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری می‌کنیم.