لغت

הביאה

הכלבה שלי הביאה לי יונה.

hbyah

hklbh shly hbyah ly yvnh.

تحویل دادن

سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.

לפתוח

הילד פותח את המתנה שלו.

lptvh

hyld pvth at hmtnh shlv.

باز کردن

کودک هدیه‌اش را باز می‌کند.

להתבלבל

קל להתבלבל ביער.

lhtblbl

ql lhtblbl by’er.

گم شدن

آسان است در جنگل گم شوید.

לפתור

הוא מנסה ללא תועלת לפתור בעיה.

lptvr

hva mnsh lla tv’elt lptvr b’eyh.

حل کردن

او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.

להסתדר

היא צריכה להסתדר עם כסף מעט.

lhstdr

hya tsrykh lhstdr ’em ksp m’et.

کنار آمدن

او باید با کمی پول کنار بیاید.

בודק

הרופא השיניים בודק את השניים.

bvdq

hrvpa hshynyym bvdq at hshnyym.

بررسی کردن

دندانپزشک دندان‌ها را بررسی می‌کند.

אינו מתאים

השביל אינו מתאים לאופניים.

aynv mtaym

hshbyl aynv mtaym lavpnyym.

مناسب بودن

مسیر برای دوچرخه‌سواران مناسب نیست.

היא התדבקה

היא התדבקה בווירוס.

hya htdbqh

hya htdbqh bvvyrvs.

عفونت زدن

او به یک ویروس عفونت زده شد.

להגיב

היא הגיבה בשאלה.

lhgyb

hya hgybh bshalh.

پاسخ دادن

او با یک سوال پاسخ داد.

להתפלל

הוא מתפלל בשקט.

lhtpll

hva mtpll bshqt.

دعا کردن

او به آرامی دعا می‌کند.

לרוץ

האתלט רץ.

lrvts

hatlt rts.

دویدن

ورزشکار دو می‌زند.

להוציא

עליך להוציא את העשבים המזיקים.

lhvtsya

’elyk lhvtsya at h’eshbym hmzyqym.

بیرون کشیدن

علف‌های هرز باید بیرون کشیده شوند.