لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/93169145.webp
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت می‌کند.
cms/verbs-webp/91367368.webp
قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم می‌زند.
cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/91147324.webp
پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.
cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/46385710.webp
قبول کردن
اینجا کارت‌های اعتباری قبول می‌شوند.
cms/verbs-webp/104849232.webp
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
cms/verbs-webp/60625811.webp
نابود کردن
فایل‌ها کاملاً نابود خواهند شد.
cms/verbs-webp/78342099.webp
معتبر بودن
ویزا دیگر معتبر نیست.