لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/55788145.webp
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/115224969.webp
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
cms/verbs-webp/102114991.webp
بریدن
موسس موهای او را می‌برد.
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/71883595.webp
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
cms/verbs-webp/78309507.webp
برش زدن
باید شکل‌ها را برش بزنید.
cms/verbs-webp/84314162.webp
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
cms/verbs-webp/32685682.webp
آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.