لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/104818122.webp
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/30314729.webp
ترک کردن
من می‌خواهم از هم‌اکنون سیگار را ترک کنم!
cms/verbs-webp/57574620.webp
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/84847414.webp
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت می‌کند.
cms/verbs-webp/43164608.webp
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.
cms/verbs-webp/101709371.webp
تولید کردن
می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.
cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/93150363.webp
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
cms/verbs-webp/121102980.webp
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.