لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/47225563.webp
هم فکری کردن
در بازی‌های کارت باید هم فکری کنید.
cms/verbs-webp/68761504.webp
بررسی کردن
دندانپزشک دندان‌های بیمار را بررسی می‌کند.
cms/verbs-webp/40326232.webp
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/113136810.webp
فرستادن
این بسته به زودی فرستاده می‌شود.
cms/verbs-webp/82604141.webp
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم می‌زند.
cms/verbs-webp/115847180.webp
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
cms/verbs-webp/132305688.webp
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.