لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
cms/verbs-webp/96514233.webp
دادن
کودک به ما یک درس خنده‌دار می‌دهد.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/101812249.webp
وارد شدن
او وارد دریا می‌شود.
cms/verbs-webp/123786066.webp
نوشیدن
او چای می‌نوشد.
cms/verbs-webp/114379513.webp
پوشاندن
لیلی‌های آبی آب را می‌پوشانند.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/3270640.webp
تعقیب کردن
کابوی اسب‌ها را تعقیب می‌کند.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/36406957.webp
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
cms/verbs-webp/127620690.webp
مالیات زدن
شرکت‌ها به روش‌های مختلف مالیات زده می‌شوند.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.