لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
cms/verbs-webp/123237946.webp
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
cms/verbs-webp/113415844.webp
ترک کردن
بسیاری از انگلیسی‌ها می‌خواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
cms/verbs-webp/91603141.webp
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.
cms/verbs-webp/9435922.webp
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
cms/verbs-webp/123213401.webp
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/123380041.webp
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟
cms/verbs-webp/106591766.webp
کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!