لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/97119641.webp
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/125884035.webp
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/82669892.webp
رفتن
شما هر دو به کجا می‌روید؟
cms/verbs-webp/51465029.webp
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار می‌کند.
cms/verbs-webp/123834435.webp
پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.
cms/verbs-webp/96748996.webp
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه می‌دهد.
cms/verbs-webp/44518719.webp
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/113418330.webp
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
cms/verbs-webp/40477981.webp
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.