لغت

اردو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124545057.webp
گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستان‌های او گوش دهند.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/79582356.webp
رمزگشایی کردن
او با یک ذره‌بین کوچکترین چاپ را رمزگشایی می‌کند.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/93221270.webp
گم شدن
من در راه گم شدم.
cms/verbs-webp/46998479.webp
بحران کردن
آنها برنامه‌های خود را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/119613462.webp
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/116395226.webp
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
cms/verbs-webp/60625811.webp
نابود کردن
فایل‌ها کاملاً نابود خواهند شد.