لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/122398994.webp
کشتن
مراقب باشید، با این تبر می‌توانید کسی را بکشید!
cms/verbs-webp/119613462.webp
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/96628863.webp
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
cms/verbs-webp/121112097.webp
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کرده‌ام!
cms/verbs-webp/102447745.webp
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.
cms/verbs-webp/112408678.webp
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت می‌کنیم.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/109565745.webp
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
cms/verbs-webp/117284953.webp
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.