لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/35071619.webp
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر می‌گذرند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/89025699.webp
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/123298240.webp
ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/122153910.webp
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
cms/verbs-webp/118483894.webp
لذت بردن
او از زندگی لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/108350963.webp
غنی کردن
ادویه‌ها غذای ما را غنی می‌کنند.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/10206394.webp
تحمل کردن
او به سختی می‌تواند درد را تحمل کند!
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
cms/verbs-webp/69139027.webp
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.