لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123492574.webp
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/112970425.webp
ناراحت شدن
او ناراحت می‌شود زیرا او همیشه خر خر می‌کند.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
cms/verbs-webp/40477981.webp
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/116067426.webp
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
cms/verbs-webp/94193521.webp
پیچیدن
شما می‌توانید به چپ بپیچید.