لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/34664790.webp
شکست خوردن
سگ ضعیف‌تر در جنگ شکست می‌خورد.
cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/101630613.webp
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو می‌کند.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/20792199.webp
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!
cms/verbs-webp/100649547.webp
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/82378537.webp
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.