لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/64922888.webp
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی می‌کند.
cms/verbs-webp/65840237.webp
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده می‌شوند.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/87301297.webp
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
cms/verbs-webp/6307854.webp
نزدیک شدن
شانس به سویت می‌آید.
cms/verbs-webp/72346589.webp
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/121820740.webp
شروع کردن
کوه‌نوردان در اوایل صبح شروع کردند.