لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/102823465.webp
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
cms/verbs-webp/110347738.webp
شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.
cms/verbs-webp/68561700.webp
باز گذاشتن
هر کسی پنجره‌ها را باز می‌گذارد، دعوت به سارقان می‌کند!
cms/verbs-webp/55788145.webp
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/82811531.webp
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار می‌کشد.
cms/verbs-webp/117658590.webp
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شده‌اند.
cms/verbs-webp/65313403.webp
پایین رفتن
او پایین پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/87142242.webp
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
cms/verbs-webp/83661912.webp
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.
cms/verbs-webp/123546660.webp
بررسی کردن
مکانیکی عملکرد ماشین را بررسی می‌کند.
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.