لغت

مراتی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/125319888.webp
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/108580022.webp
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
cms/verbs-webp/116519780.webp
بیرون دویدن
او با کفش‌های جدید بیرون می‌دود.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/114415294.webp
زدن
دوچرخه‌سوار زده شد.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/119379907.webp
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!