لغت

کانارا – تمرین افعال

cms/verbs-webp/8482344.webp
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
cms/verbs-webp/100965244.webp
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/115286036.webp
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
cms/verbs-webp/95655547.webp
رها کردن
هیچ کس نمی‌خواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
cms/verbs-webp/51120774.webp
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را می‌آویزند.
cms/verbs-webp/23258706.webp
بالا کشیدن
هلی‌کوپتر دو مرد را بالا می‌کشد.
cms/verbs-webp/81025050.webp
مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه می‌کنند.
cms/verbs-webp/123498958.webp
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/87994643.webp
قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.