لغت

بوسنیایی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/19351700.webp
فراهم کردن
صندلی‌های ساحلی برای تعطیلات‌گردان فراهم شده است.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/20225657.webp
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/115847180.webp
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/102731114.webp
منتشر کردن
ناشر کتاب‌های زیادی را منتشر کرده است.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/113253386.webp
موفق شدن
این‌بار موفق نشد.
cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.