لغت

생략하다

차에 설탕을 생략할 수 있어요.

saenglyaghada

cha-e seoltang-eul saenglyaghal su iss-eoyo.

حذف کردن

شما می‌توانید شکر را در چای حذف کنید.

보호하다

아이들은 보호받아야 한다.

bohohada

aideul-eun bohobad-aya handa.

محافظت کردن

کودکان باید محافظت شوند.

흉내내다

그 아이는 비행기를 흉내낸다.

hyungnaenaeda

geu aineun bihaeng-gileul hyungnaenaenda.

تقلید کردن

کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.

매달리다

둘 다 가지에 매달려 있다.

maedallida

dul da gajie maedallyeo issda.

آویختن

هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.

말하다

무언가 알고 있는 사람은 수업 중에 말할 수 있다.

malhada

mueonga algo issneun salam-eun sueob jung-e malhal su issda.

صحبت کردن

هر که چیزی می‌داند می‌تواند در کلاس صحبت کند.

남기다

그녀는 나에게 피자 한 조각을 남겼다.

namgida

geunyeoneun na-ege pija han jogag-eul namgyeossda.

گذاشتن

او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.

도망치다

우리 아들은 집에서 도망치려 했다.

domangchida

uli adeul-eun jib-eseo domangchilyeo haessda.

فرار کردن

پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.

다시 보다

그들은 드디어 서로 다시 본다.

dasi boda

geudeul-eun deudieo seolo dasi bonda.

دوباره دیدن

آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.

이해하다

나는 마침내 과제를 이해했다!

ihaehada

naneun machimnae gwajeleul ihaehaessda!

فهمیدن

من سرانجام وظیفه را فهمیدم!

연습하다

그 여자는 요가를 연습한다.

yeonseubhada

geu yeojaneun yogaleul yeonseubhanda.

تمرین کردن

زن یوگا تمرین می‌کند.

칠하다

나는 내 아파트를 칠하고 싶다.

chilhada

naneun nae apateuleul chilhago sipda.

نقاشی کردن

می‌خواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

서로 보다

그들은 서로를 오랫동안 바라보았다.

seolo boda

geudeul-eun seololeul olaesdong-an balaboassda.

نگاه کردن

آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.