لغت

قرقیزی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/19682513.webp
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/4706191.webp
تمرین کردن
زن یوگا تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/123947269.webp
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربین‌ها نظارت می‌شود.
cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.