لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/87301297.webp
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/119913596.webp
دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
cms/verbs-webp/130770778.webp
سفر کردن
او دوست دارد سفر کند و بسیاری از کشورها را دیده است.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/110646130.webp
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.
cms/verbs-webp/100466065.webp
حذف کردن
شما می‌توانید شکر را در چای حذف کنید.
cms/verbs-webp/107273862.webp
مرتبط بودن
همه کشورهای زمین با یکدیگر مرتبط هستند.
cms/verbs-webp/99769691.webp
گذشتن
قطار از کنار ما می‌گذرد.
cms/verbs-webp/123170033.webp
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست می‌شود.
cms/verbs-webp/77646042.webp
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.
cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.