لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/120624757.webp
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.
cms/verbs-webp/75281875.webp
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت می‌کند.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/120220195.webp
فروختن
تاجران بسیار کالا می‌فروشند.
cms/verbs-webp/9435922.webp
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
cms/verbs-webp/43956783.webp
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/34397221.webp
فراخواندن
معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/55119061.webp
دویدن
ورزشکار در حال آماده‌شدن برای دویدن است.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.