لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/114888842.webp
نشان دادن
او آخرین مد را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/91906251.webp
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
cms/verbs-webp/21689310.webp
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا می‌زند.
cms/verbs-webp/127554899.webp
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمی‌خواند؛ او تلفن خود را ترجیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/78342099.webp
معتبر بودن
ویزا دیگر معتبر نیست.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/116932657.webp
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت می‌کند.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.