لغت

پشتو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115172580.webp
اثبات کردن
او می‌خواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.
cms/verbs-webp/90893761.webp
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/84506870.webp
مست شدن
او تقریباً هر شب مست می‌شود.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/87994643.webp
قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/123947269.webp
نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربین‌ها نظارت می‌شود.