لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.
cms/verbs-webp/40129244.webp
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون می‌آید.
cms/verbs-webp/124575915.webp
بهبود بخشیدن
او می‌خواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/50772718.webp
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
cms/verbs-webp/100573928.webp
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
cms/verbs-webp/68841225.webp
فهمیدن
من نمی‌توانم شما را بفهمم!
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/115373990.webp
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
cms/verbs-webp/68435277.webp
آمدن
خوشحالم که آمدی!
cms/verbs-webp/99455547.webp
قبول کردن
بعضی از مردم نمی‌خواهند حقیقت را قبول کنند.